مریم افشار، ستایش یا مدینه...

رئیس رسانه ملی درباره سریال «مدینه» فرمودند که قهرمان این سریال خانمی چادری، فهیم، اجتماعی، مدیر و با برخوردهای مناسب دینی و اخلاقی است که می تواند الگویی برای مخاطبان باشد.

فک می کنم نظیر این عبارت را درمورد ستایش هم شنیدیم!!! سال 75-76 که شاهد پخش سریال «در پناه تو» بودیم هنوز جوونای ما خیلی چشم و گوش بسته بودن، شبکه های ماهواره ای انقدر پرتعداد نبودن و با این شدت مشغول تخریب فرهنگ حجاب نبودن و خیلی هم طرفدار نداشتن!

اون موقع شاید می شد انتظار داشت که چادر سر کردن یه دختر مثل «مریم افشار» تاثیر مثبتی روی دخترا بگذاره! که واقعا هم الگوی چادر سر کردن خیلی ها شد!!!

ولی الان با این رشد فزاینده الگو و مدهای غربی و فعالیت بی سابقه شبکه های ماهواره ای برای تهاجم فرهنگی، اینکه یه خانوم چادری رو توی فیلمی (اونم فیلمی با این پرداخت ضعیف!) نشون بدیم که مثلا یه زن مقتدره، نمیتونه کمک شایانی به الگوسازی جوونامون کنه!!!

یه فکر و ایده نو لازمه ولی متاسفانه صدا و سیما هنوز تو شگردهای «در پناه تویی» جا مونده!!!

حلول ماه مبارک رمضان مبارک...

 میگن یه شب هزار شب نمیشه!با یه گل بهار نمیشه! یه دست صدا نداره!

به نظر من اینا خیلی با اخلاق خدا آشنا نیستن، *خدایی که میگه «لیلة القدر خیرٌ من الف شهر» حساب کتابش دودوتا چهارتا نیس! خدایی که به خاطر یک گناه عبادت 6000 ساله را محو میکنه، حساب کتابش مثه ما بنده های شل و ولش نیست!*

اتفاقا به نظرم خدای ما، *خدای یک شب و یه روز و یه لحظه* است!

خدایی که زل زده به بنده ضعیفش و نگاه میکنه که توی اون لحظه وسوسه نفس مال خدا می مونه یا نه! خودشو نشون میده یانه!

خودمون رو نشون بدیم به خدا، توی لحظه های حساس...

زن خانه دار؛ عاشق است یا برده؟!!

 

دوست عزیزی دارم که خانه داره ولی دست به سیاه و سفید نمی زنه!! خودش تعریف میکرد که یه روز شوهرش اعتراض کرد که

- چقدر خونه به هم ریخته است! بابا از صب تا شب چیکار میکنی تو خونه؟!

دوست مظلوم منم سرشو انداخت پایین و جوابی نداد!

فرداش شوهرش اومد دید همه جا تمیز شده، ازش تشکر کرد و گفت: "آفرین، ولی فک نمیکردم انقدر کلام نافذی داشته باشم"!

دوستم میگفت یه لبخندی زدم و گفتم: "اول پنجاه تومان بده، بدم به شهلا خانوم!"

هیچی دیگه، از اون روز دیگه شوهره هیچ اعتراضی نداره به وضع موجود!!!

 

بعضی ها هم از این فعالین حقوق زنان که زن خانه دار را قربانی قرمه سبزی و لباس چرکهای خانواده می دانند و خانه داری را کار بی جیره و مواجب و مساوی برده داری می دونن، فک میکنن ما هنوز میریم تو حموم لباس چرکای شوهرمون رو چنگ میزنیم، مس می سابیم و هیزم جمع میکنیم، بیاین بیرون از خواب خرگوشی! چشمها را باید شست...

یه سری آدم بیکار می شینن و دائم دل می سوزونن واسه زن ایرانی و ادعا می کنن خانومایی که تو خونه کار میکنن مثه برده هایی هستن برای شوهر و بچه هاشون، که تا پایان عمر محکوم هستند به کار کردن!!!!؟؟

چطور میتونه آدم با عشق و محبت واسه عزیزانش کار نکنه و انقدر این کار عاشقانه رو تلخ ببینه؟!!!

جدای از این الان دیگه با این همه وسایل واسه آسایش و برای راحت شدن کار خونه، زندگی ها خیلی نسبت به حتی چند سال پیش راحت شده، قدیما یه ساعت طول می کشید یه پیاز رو بخوان خرد کنن یا یه هویجی رو رنده کنن، الان یه ثانیه می اندازن تو غذا ساز!

مشکل اینجاست که بشر هر روز راحت طلب تر میشه...

تحلیل هایی متشکل از آب و دوغ و خیار

اینکه علت اهتمام به افزایش جمعیت، بحران سالخوردگی جمعیت در سالهای آتی است، حساب دو دوتا چهارتاس!!! و حالا کسانی دارن سعی میکنن یه سری دلایل پیچیده رو به عنوان علت اصلی طرح تشویق به فرزند آوری مطرح کنن که خیلی عجیب ناکه!!! مثلا میگن:

-میخان خانوما رو از محیط کاری دور نگه دارن که آقایون برن سرکار (خب اینکه بد نیست!!!)

-میخان خانوما رو از کانون های اجتماعی و فرهنگی جامعه دور کنن که دچار خودآگاهی حقوقی نشن و به اصطلاح فیلشون یا هندستون نکنه! (دیگه امروزه روز خانوما می تونن از طریق اینترنت از تمامی اطلاعات دنیای حقیقی و حقوقی! مطلع بشن و لازم نیس برن از این و اون بپرسن که چه حقوقی دارن!!!)

- میخان آقایون از خانوما جلو بیفتن تا همچنان سلطه مقتدرانه خود را بر زنان حفظ کنن (خب سلطه مقتدرانه که جزء ذات آقایونه و  ربطی به بچه داشتن نداشتن زن نداره!!!)

-بعضی ها هم عقیده دارند که نظام میخواد جاودانگی خودشو حفظ کنه و با اینکار خانوما رو تبدیل به ماشین جوجه کشی میکنه و آقایون رو درگیر مشکلات اقتصادی خانواده و نان آوری برای جوجه های تازه سر از تخم بر آورده... (آخه دیگه انقدر آدم سرگرم بچه داری میشه که فکر چیز دیگه ای رو نتونه بکنه؟!! تازه وقتی که دچار مشکلات اقتصادی بشن که توقع و توجهشون به عملکرد اقتصادی دولت و نظام بیشتر میشه که!!!)

همه اینها اندیشه های کودکانه ای است که ساده لوح ترین افراد رو به خنده می اندازه...

 

پ.ن: یکی نیست بگه بابا جون، با شما نیستن، شما بچه دار نشو؛از جونورهایی مثه شما یه دونه هم زیاده...

والاااااااع... :)))))))))))

برنامه ای برای زندگی شیرین و شاد

برنامه ای برای خوشحال کردن همسر، برای گرم کردن زندگی، برای لذت بردن از همه لحظه های زندگی...

اولین هدیه ای که دو تا جوون، لحظه عقد می گیرن، محبتی است که خدا در دلشون قرار می ده!  هدیه خدا یه سرمایه است یعنی اگه درست سرمایه گذاری کنی و حواست به زیاد شدنش باشه، روز به روز زیاد میشه! اگه حواست نباشه و بخوای به جای حفظ سرمایه ازش خرج کنی یه روز به خودت میای و میبینی که هیچ سرمایه ای واست نمونده و زندگیت تبدیل به یه زندگی روزمره شده که فقط صب رو شب میکنی و شبو صبح !!!

محبت زن و شوهر مثل هر نعمت دیگه ای زائل شدنی است، حواسمون باشه به خرج نکردنش و برای زیاد  شدنش برنامه ریزی کنیم!!!

آزادی‌های یواشکی زنان در ایران

یک عده ای نشستند و تصمیم رفتند که صفحه ای بسازند به نام آزادی های یواشکی زنان در ایران!
یه عده هم مطابق دستورالعمل، عکسای بدون روسری شونو در حالی که فک میکنن خیلی شجاعت خاصی دارن در اون صفحه منتشرمیکنن!

توهمی که زمینه ساز خیلی از خیالپردازی اسکل های آنور آبی شده است، این است فک میکنن تعداد بسیار زیادی هستن و مثلا به اتکای نیروی دسته جمعی میخوان جلوی قوانین نظام اسلامی بایستن!!!
حالا این وسط خیلی از آدم حسابیا با خودشون میگن فیس بوک فیلتره و نمیرن خودشونو نشون بدن!!! و اونا تو یه دنیای مجازی واسه خودشون جولون میدن و توهم میزنن که مردم دیگه پشت نظامشون نیستن! و می نویسند «ما بیشماریم»!!!

پ.ن:  فک میکنم یکی از دلایلی که باعث میشه بعضیا این فکر به ذهنشون خطور کنه که با اینکارا میتونن قبح شکنی کنن، ما هستیم که *در حالی که «بی شماریم» «بی نشانیم»!!!
پ.ن: من شما را به استفاده از فیلنر شکن و فیسبوک (علی رغم خز بودنش) سفارش میکنم!!!

ازدواج سه زن در آمریکا؛ سوغات زندگی پوشالی غربی

زندگی پوشالی برای آدم های پوشالی تر...
اینایی که خیلی اصرار دارن که حجاب و روابط در جامعه ایرانی آزاد بشه تا همه چیز واسشون عادی بشه، کافیه یه نگاهی به فاجعه بزرگ انسانی در غرب بندازن!!! استفاده از تجربه غربی که اشکالی نداره...
مشت نمونه خروار:
 «دال»، «کیتن» و «برین» از ایالت ماساچوست آمریکا ، در ماه آگوست ۲۰۱۳ در یک مراسم عروسی، با هم ازدواج کردند و حالا در ماه جولای دخترشان به دنیا خواهد آمد.
چون از نظر قانونی، ازدواج سه نفر امکان‌پذیر نبود، «برین» و «کیتن»، به صورت قانونی با هم ازدواج کردند و «دال» با هر دوی آن‌ها پیمان‌نامه ای امضا کرد تا آن‌ها تا جایی که قانون اجازه می‌داد به صورت مساوی با هم مزدوج شوند.
«دال» و «برین» از طریق یک وب‌سایت دوست‌یابی آنلاین با هم آشنا شدند. بعد آگهی میدن که ما به نفر سومی نیاز داریم و «کیتین» اعلام آمادگی می کنه!!!
این سه نفر، اولین قرارشان را در یک رستوران چینی گذاشتند و در همان دیدار اول از هم خوش‌شان آمد. هرچند که «برین» می‌گوید در دیدار چهارم وقتی با هم شیرینی درست کردند، رابطه‌شان محکم شد.

پ.ن:  کاری به اینکه سه نفر با هم ازدواج کردن، اینا سه تا زن بودن، رابطه ازدواج دوتازن قانونی بوده و سومی دچار مشکل بوده، اینکه سومی با پیمان نامه به اون دوتا پیوسته، واسه سومی آگهی دادن چون تک همسری راضیشون نمیکرده و حتی بچه دار شدنشون هم که نداشته باشیم، این که با هم شیرینی درست کردن و رابطه شون محکم تر شده!!! خیلی خنده داره/گریه داره....

نتیجه گیری اخلاقی: با این توجیه که انسان از هر چی منع بشه بدتر میشه و عطشش زیادتر میشه، راه حل بحران حجاب و روابط زن و مرد در جامعه امروز، قطعا عادی سازی روابط  و برداشتن محدودیت ها نیست چون بشر تا جایی که بتونه دنبال شکستن محدودیت هاست و این محدودیت ها پایان ندارد...

نامه هایی از مادران برای مادران

نامه هایی از مادران برای مادران
 هرساله یکشنبه دوم ماه می به عنوان روز جهانی مادر دراکثر کشورهای جهان تجلیل می گردد؛ «کد پینک: زنان برای صلح» نام NGO ای هست که در مخالفت با جنگ طلبی ایالات متحده فعالیت می کند. این گروه امسال از مادران عراقی و آمریکایی خواسته به مناسبت روز مادر نامه های صلح برای هم بفرستند...
ازیک مادر آمریکایی:
«مادران عزیز عراقی؛ بیشتر از یک دهه پیش، من هر روز دعا می کردم که ایالات متحده در کشور شما جنگی را به راه نیندازد. دعاهای من مستجاب نشد و شما از عواقب این تجاوز رنج ها بردید...
در مقابل همه چیزهایی که شما از دست دادید ، من تمام چیزی که میتوانم به شما تقدیم کنم قلبی مالامال از غم و اندوه است...من من هنوز هم برای شما دعا می کنم اما این بار دعا میکنم که کسی پیدا شود که قلب شمارا شفا دهد و دوباره کشور شما ساخته شود...».

از یک مادر عراقی:
«روز مادر مبارک. مرا ببخش، مادر آمریکایی، برای اینکه من در روز شما،  شما را با دو قطره اشک در چشم ملاقات می کنم، یکی برای پسری که در جنگ از دست دادمش و دیگری برای پسر دیگرم که در زندان است. آرزو میکنم در لحظه روشنی از زندگی ام ملاقاتتان کنم، همانطور که در گذشته کشورم بود، سرزمینی امن پر از خنده کودکان و آواز کبوترهایی که بر بالای درختان نخل، پرواز می کنند، آن­گونه که بغداد بود...
من برای شما سلامی میفرستم از یک مادر عراقی با عشق و غم و اندوه...».

داستان جنگ و جنگ طلبی ملت­ها کی به پایان میرسد؟!!
اللهم عجل لولیک الفرج

عبادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)

عبادت فاطمه‌ى زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است.«حسن بصرى» که یکى از عباد و زهاد معروف دنیاى اسلام است، درباره‌ى فاطمه‌ى زهرا سلام اللَّه علیها مى‌گوید: به قدرى دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها». پاهاى آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد!  امام حسن مجتبى علیه‌الصّلاةوالسّلام مى‌گوید: شبى - شب جمعه‌اى - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتى انفجرت عمود الصبح». تا وقتى که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، مى‌گوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ براى مسائل عمومى دنیاى اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؛» «یک دعا براى خودت نکردى! یک شب تا صبح دعا، همه براى دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنى، الجار ثم الدار؛» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه‌ى والاست.

برابری حقوق زن و مرد در قرآن

برای کسانی که ادعا می کنند دین اسلام فقط به مردان توجه کرده و زنان را نادیده گرفته، اگر واقعا چشم داشته باشند، دیدن همین آیه شماره 35  از سوره مبارکه احزاب کافیه زیرا هنگام بیان ویژگیهاى مؤمنان، و اساسى ترین مسائل اعتقادى، و اخلاقى، و عملى، زن و مرد را در کنار یکدیگر، همچون دو کفه یک ترازو قرار مى دهد و براى هر دو پاداشى یکسان، بدون کمترین تفاوت قائل مى شود:

إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا

 

ترجمه: همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان با ایمان و زنان با ایمان، و مردان مطیع خدا و زنان مطیع خدا، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان شکیبا و زنان شکیبا، و مردان فروتن و زنان فروتن، و مردان انفاق‏گر و زنان انفاق‏گر، و مردان روزه دار و زنان روزه دار، و مردان پاکدامن و زنان پاکدامن، و مردانى که خدا را بسیار یاد مى‏کنند و زنانى که بسیار به یاد خدا هستند، خداوند براى (همه‏ى) آنان آمرزش و پاداشى گرانقدر وبزرگ آماده کرده است.

شأن نزول:

جمعى از مفسران گفته اند: هنگامى که «اسماء بنت عمیس» همسر «جعفر بن ابیطالب» با شوهرش از «حبشه» بازگشت، به دیدن همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، یکى از نخستین سؤالاتى که مطرح کرد، این بود: آیا چیزى از آیات قرآن درباره زنان نازل شده است؟ آنها در پاسخ گفتند: نه!
«اسماء» به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده عرض کرد: «اى رسول خدا، جنس زن گرفتار خسران و زیان است»!، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «چرا»؟
عرض کرد: «به خاطر این که در اسلام و قرآن فضیلتى درباره آنها همانند مردان نیامده است».
اینجا بود که آیه فوق نازل شد (و به آنها اطمینان داد که زن و مرد در پیشگاه خدا از نظر قرب و منزلت یکسانند، مهم آنست که از نظر اعتقاد و عمل و اخلاق اسلامى واجد فضیلت باشند).